نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 135
ابطال عقيده شرك و سرانجام تلخ مشركان است، و با دلائل ديگرى بطلان اعتقاد
آنها را آشكار مىسازد، نخست مىفرمايد: اگر آنها به گمان شفاعت به سراغ اين
معبودان مىروند بايد بدانند كه" معبودانى كه آنها غير از خدا مىخوانند مالك
و قادر بر هيچگونه شفاعتى نيستند" (وَ
لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ).
" شفاعت" در پيشگاه خداوند تنها به اذن و فرمان او است، و خداوند
حكيم هرگز چنين اذن و فرمانى را به اين سنگ و چوبهاى بىارزش و فاقد عقل و شعور
نداده است.
ولى از آنجا كه در ميان معبودان آنها فرشتگان و مانند آنان وجود داشتند در ذيل
آيه آنها را استثنا كرده مىفرمايد:" مگر كسانى كه شهادت به حق
دادهاند" (إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِ).
همانها كه توحيد و يگانگى خدا را در تمام مراحل پذيرفتهاند و در برابر حق به
طور كامل تسليمند، آرى اين گروه به اذن پروردگار مالك شفاعتند.
ولى چنان نيست كه آنها براى هر كس، هر چند بتپرست و مشرك و منحرف از آئين
توحيد باشد شفاعت كنند، بلكه" آنها به خوبى مىدانند براى چه كسى اجازه شفاعت
دارند" (وَ هُمْ يَعْلَمُونَ).
به اين ترتيب اميد آنها را از شفاعت فرشتگان به دو دليل قطع مىكند:
نخست اينكه آنها خود شهادت به وحدانيت خدا مىدهند، و به همين دليل اجازه
شفاعت پيدا كردهاند، و ديگر اينكه آنها محل و مورد شايسته شفاعت را به خوبى
مىشناسند [1]
[1] طبق اين تفسير استثناى إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِ" استثناى متصل" است، ولى اگر منظور از جمله الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ خصوص بتها باشد" استثنا منقطع" مىشود، ولى معنى
اول مخصوصا با توجه به" الذين" كه براى عاقل، يا تغليبى از عاقل و غير
عاقل است مناسبتر به نظر مىرسد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 135