نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 116
آيا از قبيل ذكر خاص بعد از عام است؟ از اين جهت كه" لذت نظر" اهميت
فوق العادهاى دارد كه از لذات ديگر برتر و بالاتر است، يا از اين نظر كه
جمله" ما تشتهيه الانفس" لذات ذائقه و شامه و سامعه و لامسه را بيان
مىكند، ولى جمله تلذ الاعين بيانگر لذت چشم است؟.
بعضى نيز عقيده دارند كه جمله" ما تشتهيه الانفس" اشاره به تمام
لذات جسمانى است، در حالى كه جمله" تلذ الاعين" بيانگر لذات روحانى است،
چه لذتى در بهشت بالاتر از اينكه انسان با چشم قلب به جمال بى مثال پروردگار نگاه
كند كه يك لحظه آن از تمام نعمتهاى مادى بهشت برتر است.
بديهى است هر قدر شوق يار بيشتر باشد لذت ديدار بيشتر است.
سؤال:
در اينجا سؤالى براى مفسران مطرح شده است، و آن اينكه آيا عموميت و گسترش
مفهوم اين آيه دليل بر اين است كه اگر مطالبى را كه در دنيا حرام است در آنجا
تقاضا كنند خداوند به آنها مىدهد؟.
پاسخ: طرح اين سؤال در حقيقت به خاطر عدم توجه به يك نكته است و آن اينكه
محرمات و زشتيها در حقيقت همچون غذايى است نامناسب براى روح انسان، و مسلما روح
سالم اشتهاى چنين غذايى نمىكند، و اين ارواح بيمار است كه گاه به سموم و غذاهاى
نامناسب متمايل مىشود.
بيمارانى را مىبينيم كه در هنگام مرض حتى تمايل به خوردن خاك و يا اشياء
ديگرى از اين قبيل پيدا مىكنند، اما به مجرد اينكه بيمارى بر طرف شود آن اشتهاى
كاذب ساقط مىگردد، آرى بهشتيان هرگز تمايل به چنان اعمالى پيدا نخواهند كرد، چرا
كه تمايل و كشش روح نسبت به آنها از ويژگيهاى ارواح بيمار دوزخى است.
اين سؤال شبيه چيزى است كه در حديث وارد شده است كه يك اعرابى نزد
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 116