نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 103
تفسير: آنها كه در باره مسيح غلو كردند
در آيات گذشته به گوشهاى از ويژگيهاى زندگى حضرت مسيح ع اشاره شد، و آيات بحث
آن را ادامه مىدهد، و مخصوصا روى دعوت حضرت مسيح به توحيد خالص و نفى هر گونه شرك
تكيه مىكند.
نخست مىفرمايد:" هنگامى كه عيسى با در دست داشتن بينات (معجزات و آيات
الهى) آمد، گفت: من براى شما حكمت آوردهام و آمدهام تا بعض امورى را كه در آن
پيوسته اختلاف داريد براى شما تبيين كنم" (وَ لَمَّا جاءَ عِيسى بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ
بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ).
به اين ترتيب سرمايه عيسى" بينات" يعنى آيات الهى و معجزات بود كه از
يك سو حقانيت او را تبيين مىكرد، و از سوى ديگر حقايق مربوط به مبدأ و معاد و
نيازهاى زندگى بشر را.
در اين عبارت حضرت مسيح ع محتواى دعوت خود را" حكمت" توصيف مىكند،
و مىدانيم ريشه اصلى" حكمت" به معنى" جلوگيرى كردن از چيزى به
منظور اصلاح آن" است، و سپس به تمام عقائد حق، و برنامههاى صحيح زندگى كه
انسان را از هر گونه انحراف در ايمان و عمل بازمىدارد، و به تهذيب نفس و اخلاق او
مىپردازد، اطلاق شده است، و به اين ترتيب حكمت در اينجا معنى وسيعى دارد كه
هم" حكمت علمى" را مىگيرد و" هم حكمت عملى" را.
اين حكمت علاوه بر اينها هدف ديگرى نيز به دنبال دارد و آن بر طرف ساختن
اختلافاتى است كه وجود آنها نظام جامعه را به هم مىريزد، و مردم را سرگردان و
بيچاره مىكند، و لذا حضرت مسيح در متن سخنانش روى اين مساله تكيه مىنمايد.
در اينجا سؤالى مطرح است كه غالب مفسران نيز به آن توجه كردهاند
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 103