نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 339
و گلو را خشك و فزونى آن مزاحم سخن گفتن و موجب جريان آب از دهان به خارج است.
تركيب آب چشم كه طعم شورى دارد چنان است كه بافتهاى ظريف چشم را كاملا حفظ
مىكند، و به هنگام نشستن گرد و غبار و اشياء ديگر بر چشم به طور خودكار فوران
مىيابد و موجود مزاحم را به بيرون پرتاب مىكند.
اما تركيب آب دهان طعم ديگرى ندارد، تا طعم غذاها حفظ شود و املاحى در آن وجود
دارد كه عامل بسيار مؤثرى براى هضم غذا است.
اگر در جنبههاى فيزيكى و شيميايى اين دو چشمه جوشان و نظام دقيق و حساب شده و
ظرافتها و منافع و بركات آن بينديشيم يقين خواهيم كرد كه نمىتواند عامل تصادف كور
و كر به وجود آورنده آن باشد، مطالعه همين يك آيه انفسى به ظاهر كوچك كافى است كه
براى ما تبيين كند او حق است"
سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ
أَنَّهُ الْحَقُ".
امام صادق ع در حديث معروف توحيد مفضل كه پر است از ذكر آيات آفاقى و انفسى
پروردگار در اشاره كوتاه و پر معنى به اين مطلب مىفرمايد:
اى مفضل! تامل الريق و ما فيه من المنفعة، فانه جعل يجرى جريانا دائما الى
الفم، ليبل الحلق و اللهواة فلا يجف، فان هذه المواضع لو جعلت كذلك كان فيه هلاك
الانسان، ثم كان لا تستطيع ان يسيغ طعاما اذا لم يكن فى الفم بلة تنفذه، تشهد بذلك
المشاهدة:
" در آب دهان و منافعى كه در آن وجود دارد بينديش، اين آب به طور دائم به
سوى دهان سرازير است تا حلق و زبان كوچك را (كه نقش مهمى در بلع غذا دارد) مرطوب
نگهدارد و خشك نشود چرا كه اگر اين اعضا خشك شوند انسان هلاك مىشود و اصولا
هنگامى كه در دهان رطوبتى نباشد نمىتواند غذايى فرو برد تجربه و مشاهده گواه بر
اين معنى است" [1]