نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 248
" زمانى كه به آن مىرسند گوشها و چشمها و پوستهاى تنشان به اعمال آنها
گواهى مىدهد"! (حَتَّى إِذا ما جاؤُها
شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا
يَعْمَلُونَ) [1] چه شاهدان عجيبى؟ كه عضو پيكر خود انسانند، و شهادتشان به
هيچوجه قابل انكار نيست، چرا كه در همه صحنهها حاضر و ناظر بوده، و به فرمان الهى
به سخن آمدهاند! آيا شهادت اعضا از اين طريق است كه خدا درك و شعور و قدرت سخن در
آنها مىآفريند؟
يا همانند درختى است كه خدا در ميان آن براى موسى ايجاد صوت كرد؟
و يا آثار گناهان كه در طول عمر در آنها نقش بسته در آنجا كه" يوم
البروز" و روز آشكار شدن اسرار نهانى برملا مىشود؟ در تعبيرات معمولى نيز
گاهى از اينگونه آثار تعبير به نطق يا اخبار مىشود، و مىگوئيم" رنگ رخساره
خبر مىدهد از سر درون"! همه اين تفسيرها قابل قبول است، و در لابلاى سخنان
مفسران كم و بيش آمده.
البته هيچ مانعى ندارد كه خداوند درك و شعورى در آنها ايجاد كند و از روى علم
و آگاهى در آن محضر بزرگ شهادت دهند، شايد ظاهر آيات در بدو نظر نيز همين باشد، در
مورد تسبيح و حمد و سجده ذرات جهان در پيشگاه خدا نيز جمعى را عقيده همين است.
[1]" ما" در جمله" إِذا ما جاؤُها"
ماء زائده است، و براى تاكيد مىآيد
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 248