نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 174
دوزخ رهايى بخشند، مگر بارها نگفتيد كه ما اينها را به خاطر آن پرستش مىكنيم
كه شفيعان ما باشند؟" پس كجا رفت شفاعتشان؟! ولى آنها با سرافكندگى و
سرشكستگى در پاسخ" مىگويند: آنها از نظر ما پنهان شدند و نابود و هلاك گشتند
به طورى كه هيچ خبرى از آنها نيست" (قالُوا
ضَلُّوا عَنَّا) [1] بدون شك- همانگونه كه در ساير آيات قرآن نيز آمده- اين
معبودان دروغين در جهنم هستند، و اى بسا در كنارشان باشند، اما از اين نظر كه هيچ
نقش و تاثير و خاصيتى ندارند گويى گم و گور شدهاند! سپس آنها مىبينند كه اصل
اعتراف به عبوديت بتها داغ ننگى بر پيشانيشان است، لذا در مقام انكار بر مىآيند و
مىگويند:" ما اصلا قبل از اين چيزى پرستش نمىكرديم"! (بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْئاً).
اينها اوهام و خيالاتى بيش نبودند كه ما آنها را واقعيتهايى مىپنداشتيم،
سرابهايى بودند در بيابان زندگى ما كه آنها را آب گمان مىكرديم، اما امروز براى
ما روشن شده كه آنها اسمهايى بىمسمى و الفاظى بى معنى و مفهومند كه پرستش آنها جز
ضلالت و گمراهى و بيهودگى هيچ نبود، بنا بر اين آنها يك واقعيت غير قابل انكار را
بازگو مىكنند.
احتمال ديگرى در تفسير اين آيه نيز وجود دارد كه آنها در مقام دروغگويى بر
مىآيند، به گمان اينكه خود را با دروغ از رسوايى برهانند، چنان كه در آيه 23 و 24
سوره انعام مىخوانيم: ثُمَّ لَمْ تَكُنْ
فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا
يَفْتَرُونَ:
[1] مفسران براى" ضلوا" در
اينجا دو معنى گفتهاند: بعضى آن را به معنى" ضاعوا" و"
هلكوا" گرفتهاند، و بعضى به معنى" غابوا" چنان كه مىگوئيم"
ضلت الدابة" يعنى" غابت فلم يعرف مكانها"
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 174