نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 75
در معنى حرث
و نسل، تفسيرهاى ديگرى نيز ذكر شده از جمله اينكه: منظور از" حرث"
زنانند، به قرينه آيه شريفه (نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ)
[1] و منظور از" نسل"، اولاد است، يا اينكه منظور از حرث در
اينجا، دين و آيين است، و نسل مردم (اين تفسير مطابق حديثى است از امام صادق ع كه
در تفسير مجمع البيان نقل شده است) [2] به هر حال
تعبير به" يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ"، كلام
بسيار مختصر و جامعى است كه توليد فساد را در سطح جامعه در زمينه اموال و انسانها،
شامل مىشود.
***
در آيه
بعد مىافزايد: هنگامى كه او را از اين عمل زشت نهى كنند" و به او گفته شود
از خدا بترس (آتش لجاجت در درونش شعلهور مىگردد) و لجاج و تعصب، او را به گناه
مىكشاند" (وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ
الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ). [3]
او نه به اندرز ناصحان، گوش فرا مىدهد، و نه به هشدارهاى الهى بلكه پيوسته با
غرور و نخوت مخصوص به خود، بر خلافكارىهايش مىافزايد، چنين كسى را جز آتش دوزخ
رام نمىكند، و لذا در پايان آيه مىفرمايد:" آتش دوزخ براى آنها كافى است و
چه بد جايگاهى است" (فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ
الْمِهادُ).
در حقيقت اين
يكى از صفات زشت و ناپسند منافقان است كه بر اثر تعصب و لجاجت خشك و خشونت آميز در
برابر هيچ حقيقتى تسليم نمىشوند، و همين تعصب و غرور آنها را به بدترين گناهان
مىكشاند، بديهى است اين چوبهاى كج، جز با آتش دوزخ راست نمىشوند!
[3]" عزت" در اصل نقطه مقابل"
ذلت" است، ولى در اينجا به معنى غرور و" نخوت" مىباشد (روح
المعانى جلد 2 صفحه 96) ولى" راغب" در" مفردات"، اين واژه را
به معنى قدرت شكستناپذير تفسير كرده و مىگويد: گاهى مجازا به معنى غرور و نخوت
نكوهيده آمده است، مانند آيه مورد بحث.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 75