نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 54
(فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ
الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِ).
"
رفث" بر وزن" قفس" در اصل به معنى سخنى است كه متضمن مطلبى كه ذكر
آن قبيح است بوده باشد، اعم از آميزش جنسى و يا مقدمات آن، سپس كنايه از جماع قرار
داده شده است. ولى بعضى تصريح كردهاند واژه رفث تنها در صورتى به اين نوع گفتگوها
اطلاق مىشود كه در حضور زنان باشد و اگر در غياب آنها باشد، رفث ناميده نمىشود.
[1] بعضى نيز اصل آن را به معنى تمايل عملى به زنان دانستهاند كه از
مزاح و لمس و تماس شروع مىشود و به آميزش جنسى پايان مىگيرد.
[2]" فسوق" به معنى گناه و خارج شدن از اطاعت خدا است.
و" جدال" به معنى گفتگوى توأم با نزاع است، و در اصل به معنى محكم
پيچيدن طناب است و از آنجا كه طرفين گفتگوى آميخته با نزاع به يكديگر مىپيچند و
هر كدام مىخواهد سخن خود را به كرسى بنشاند، اين واژه در آن به كار رفته است.
به هر حال
طبق اين دستور حاجيان به هنگام احرام، نه حق نزديكى با همسران دارند و نه كلمات
دروغ و فحش دادن (گر چه اين كار در غير موقع احرام نيز حرام است، ولى يكى از بيست
و پنج امرى است كه محرم بايد ترك كند) و همچنين از كارهايى كه بر آنها حرام است
جدال است، و سوگند خوردن، خواه راست باشد يا دروغ، و گفتن لا و اللَّه- بلى و
اللَّه.
به اين ترتيب
محيط حج بايد از تمتعات جنسى و همچنين انجام گناهان و گفتگوهاى بىفايده و جر و
بحثها و كشمكشهاى بيهوده پاك باشد، زيرا محيط عبادت و اخلاص و ترك لذايذ مادى است،
محيطى است كه روح انسان بايد از آن نيرو بگيرد و يكباره از جهان ماده جدا شود، و
به عالم ما وراء ماده راه يابد و در عين