نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 43
عادى باز
گردند.
مىدانيم
قربانى ممكن است شتر يا گاو يا گوسفند باشد، كه آسانترين آنها گوسفند است، و لذا
جمله" فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ" را
غالبا اشاره به گوسفند دانستهاند.
3- سپس به
دستور ديگرى اشاره كرده، مىفرمايد:" سرهاى خود را نتراشيد تا قربانى به محلش
برسد و در قربانگاه ذبح شود" (وَ لا تَحْلِقُوا
رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ).
آيا اين
دستور مربوط به افرادى است كه محصور و ممنوع از انجام مراسم حج مىشوند، و در واقع
دستورى است براى تكميل دستور سابق، و يا همه حاجيان را مىگويد، بعضى از مفسران،
معنى اول را بر گزيدهاند و گفتهاند، منظور از محل هدى (محل قربانى) حرم است و
گاه گفتهاند، منظور همان جا است كه مانع و مزاحم، حاصل مىشود و به فعل پيغمبر
اكرم ص در داستان حديبيه كه محلى است بيرون حرم مكه، استدلال كردهاند كه حضرت بعد
از ممانعت مشركان، قربانى خود را در همان جا ذبح كرد و به اصحاب و يارانش نيز
دستور داد چنين كنند.
مفسر
عاليقدر" مرحوم طبرسى" مىگويد:" به اعتقاد علماى ما، محصور اگر به
خاطر بيمارى بوده باشد، قربانى او را در حرم بايد ذبح كنند و اگر به خاطر جلوگيرى
از دشمن باشد در همان جا كه جلوگيرى شده است ذبح مىكنند".
ولى بعضى
ديگر از مفسران، اين جمله را ناظر به تمام حجاج مىدانند و مىگويند هيچ كس حق
ندارد، تقصير كند (سر بتراشد و از احرام خارج گردد) مگر اينكه قربانى را در محلش
ذبح كند (قربانى حج در منى و قربانى عمره در مكه).
به هر حال
منظور از رسيدن قربانى به محلش، آن است كه به آن محل برسد و ذبح شود، و اين تعبير
كنايهاى از ذبح است.
با توجه به
عموميت تعبيرى كه در آيه وارد شده است تفسير دوم مناسبتر به
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 43