نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 39
حيات جاويدان
است.
بايد به اين
حقيقت توجه داشت كه جان انسان، ارزشمندترين سرمايه وجود او نيست، ما حقايقى با
ارزشتر از جان داريم، ايمان به خدا، آيين اسلام، حفظ قرآن و اهداف مقدس آن، بلكه
حفظ حيثيت و آبروى جامعه اسلامى، اينها اهدافى والاتر از جان انسان است كه قربان
شدن در راه آن هلاكت نيست، و هرگز از آن نهى نشده.
در حديثى
مىخوانيم كه: گروهى از مسلمانان براى جهاد به قسطنطنيه رفته بودند يكى از مردان شجاع
حمله به لشكر روم كرد و داخل در صفوف آنها شد يكى از حاضران گفت: القى بيديه الى
التهلكة:" خود را با دو دست خويش به هلاكت انداخت" اينجا بود كه ابو
ايوب انصارى برخاست و فرياد زد: اى مردم! چرا اين آيه را بد تفسير و تاويل
مىكنيد؟ اين آيه درباره ما طايفه انصار نازل شد، هنگامى كه خداوند دينش را عزت
داد و ياورانش فزونى گرفتند بعضى از ما به ديگرى مخفيانه به گونهاى كه پيامبر ص
نشنود، چنين گفتند كه اموال ما از دست رفت، و خداوند اسلام را عزيز و يارانش را
زياد كرد، ما اگر در مدينه بمانيم به اموال از دست رفته خود برسيم بهتر است، آيه
فوق بر پيامبر ص نازل شد و به ما فرمود: انفاق در راه خدا كنيد و خويشتن را به
هلاكت نيفكنيد و منظور از هلاكت، اقامت در مدينه براى اصلاح اموال و ترك جهاد بود
[1]
3- منظور
از" احسان" چيست؟
احسان معمولا
به معنى نيكو كارى تفسير مىشود، ولى گاه معنى وسيعترى براى آن ذكر شده، و آن هر
گونه عمل صالح، بلكه انگيزههاى عمل صالح است چنان كه در حديثى از پيامبر اكرم ص
مىخوانيم كه در تفسير احسان فرمود:
ان تعبد
[1] در المنثور، جلد اول، صفحه 207- شبيه همين
معنى در روح المعانى و تفسير كبير و الميزان ذيل آيه مورد بحث آمده است. (در مقتل
ابن طاووس نيز آمده).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 39