نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 377
مىكند و هم از ستم وارد شدن بر شما، و در اين صورت نه ظالم خواهيد بود و نه
مظلوم.
جمله" لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ" گر چه در مورد رباخواران آمده ولى در حقيقت يك شعار
وسيع پر مايه اسلامى است كه مىگويد: به همان نسبت كه مسلمانان بايد از ستمگرى به
پرهيزند از تن دادن به ظلم و ستم نيز بايد اجتناب كنند، اصولا اگر ستمكش نباشد
ستمگر كمتر پيدا مىشود و اگر مسلمانان آمادگى كافى براى دفاع از حقوق خود داشته
باشند كسى نمىتواند به آنها ستم كند بايد پيش از آنكه به ظالم بگوييم ستم مكن به
مظلوم بگوييم تن به ستم مده.
***
در آيه بعد مىفرمايد:" اگر (بدهكار) داراى سختى و گرفتارى باشد او
را تا هنگام توانايى مهلت دهيد" (وَ
إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ). [1] در
اينجا يكى از حقوق بدهكاران را بيان مىفرمايد كه اگر آنها از پرداختن اصل بدهى
خود (نه سود) نيز عاجز باشند، نه تنها نبايد به رسم جاهليت سود مضاعفى بر آنها بست
و آنها را تحت فشار قرار داد، بلكه بايد براى پرداختن اصل بدهى نيز به آنها مهلت
داده شود، و اين يك قانون كلى در باره تمام بدهكاران است.
حتى در قوانين اسلام كه در واقع تفسيرى است براى آيه فوق، تصريح شده كه هيچگاه
نمىتوان خانه و وسائل زندگى ضرورى افراد را به خاطر بدهى آنها توقيف كرد يا از
آنها گرفت، بلكه طلبكاران تنها از ما زاد آن مىتوانند حق خود را بگيرند و اين
حمايت روشنى است از حقوق قشرهاى ضعيف جامعه.
و در پايان آيه مىفرمايد:" و (چنانچه قدرت پرداخت ندارند) ببخشيد براى
شما بهتر است اگر بدانيد" (وَ أَنْ
تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
[1]" كان" در جمله فوق،
ممكن است تامه باشد كه نياز به خبر ندارد و يا ناقصه باشد و در تقدير چنين
است" ان كان هناك ذو عسرة".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 377