نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 358
بنا بر اين اگر قرآن مىگويد:" آنها با اصرار سؤال نمىكنند" مفهومش
اين نيست كه بدون اصرار سؤال مىكنند، بلكه مفهومش اين است آنها فقير عادى نيستند
تا سؤال كنند زيرا سؤال آنها معمولا توأم با اصرار و الحاف است، به قرينه اينكه
مىگويد:" آنها را از سيمايشان بايد شناخت" نه از سؤالشان و الا
جمله" يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ
التَّعَفُّفِ" مفهومى نداشت.
احتمال ديگرى در تفسير اين آيه نيز هست و آن اينكه آنها در حال عادى هرگز سؤال
نمىكنند، (و هر گاه اضطرار شديد آنها را، مجبور به اظهار حال خود كند،) هرگز
اصرار نمىورزند.
بعضى نيز گفتهاند منظور اين است كه آنها در ترك سؤال كردن اصرار دارند.
(ولى اين احتمال خلاف ظاهر آيه است).
و در پايان آيه، باز همگان را به انفاق از هر گونه خيرات تشويق كرده،
مىفرمايد:" و هر چيز خوبى در راه خدا انفاق كنيد خداوند از آن آگاه
است" (وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ
اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ).
اين جمله براى تشويق انفاق كنندگان است خصوصا انفاق به افرادى كه داراى عزت
نفس و طبع بلندند و چه بسا در اين موارد بخششهايى در پوشش غير انفاق، ولى در واقع
به قصد انفاق، صورت مىگيرد تا طرف مقابل ناراحت نشود، مسلما خداوند از اين نيات
پنهانى آگاه است و آنها را به تناسب نيت و زحماتشان بهرهمند مىسازد.
نكته: سؤال كردن بدون حاجت حرام است!
يكى از گناهان بزرگ تكدى و سؤال و تقاضاى از مردم بدون نياز است، و در روايات
متعددى از اين كار، نكوهش شده، در حديثى از پيغمبر اكرم ص
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 358