responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 2  صفحه : 301

[سوره البقرة (2): آيه 260]

وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى‌ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‌ وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى‌ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (260)

ترجمه:

260- و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت:" خدايا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‌كنى؟" فرمود:" مگر ايمان نياورده‌اى؟!" عرض كرد:" آرى، ولى مى‌خواهم قلبم آرامش يابد." فرمود:" در اين صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب كن! و آنها را (پس از ذبح كردن،) قطعه قطعه كن (و در هم بياميز)! سپس بر هر كوهى، قسمتى از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوى تو مى‌آيند! و بدان خداوند قادر و حكيم است، (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانايى بر جمع آنها دارد)".

تفسير: صحنه ديگرى از معاد در اين دنيا

به دنبال داستان عزير در مورد مساله معاد داستان ديگرى از ابراهيم ع در اينجا مطرح شده است، تا آن بحث كاملتر گردد.

بيشتر مفسران و نويسندگان تاريخ، در ذيل اين آيه داستان زير را نقل كرده‌اند:

روزى ابراهيم ع از كنار دريايى مى‌گذشت مردارى را ديد كه در كنار دريا افتاده، در حالى كه مقدارى از آن داخل آب و مقدارى ديگر در خشكى قرار داشت و پرندگان و حيوانات دريا و خشكى از دو سو آن را طعمه خود قرار داده‌اند حتى گاهى بر سر آن با يكديگر نزاع مى‌كنند ديدن اين منظره ابراهيم را به فكر مساله‌اى انداخت كه همه مى‌خواهند چگونگى آن را بطور تفصيل بدانند و آن كيفيت زنده‌

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 2  صفحه : 301
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست