نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 296
نخست مىفرمايد:" يا همانند كسى كه از كنار يك آبادى عبور مىكرد در حالى
كه ديوارهاى آن به روى سقفها فرو ريخته بود، (و اجساد و استخوانهاى اهل آن در هر
سو پراكنده بود، او از روى تعجب با خود) گفت: چگونه خدا اينها را بعد از مرگ زنده
مىكند" (أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ
هِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيِي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها).
" عروش" جمع" عرش" در اينجا به معنى سقف است، و"
خاوية" در اصل به معنى خالى است و در اينجا كنايه از ويران شدن است زيرا
خانههاى آباد معمولا مسكونى است و خانههايى كه خالى مىشود يا به خاطر ويرانى
است و يا بر اثر خالى بودن تدريجا ويران خواهد شد بنا بر اين جمله" وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها" چنين معنى مىدهد كه خانههاى آنان ويران شده بود، به اين صورت كه نخست
سقف آنها فرود آمده و سپس ديوارها به روى آنها افتاده بود، اين نوع ويرانى، ويرانى
كامل و تمام عيار است، زيرا به هنگام ويرانى معمولا نخست سقف آن ويران مىگردد و
بعد ديوارها مدتى سر پا مىايستد، سپس روى ويرانههاى سقف فرو مىغلتد.
بعضى تصريح كردهاند كه مفهوم" عرش" با" سقف" متفاوت است،
سقف تنها به قسمت بالاى عمارت گفته مىشود ولى عرش عبارت از سقفى است كه همراه با
پايهها باشد.
از قرائن چنين استفاده مىشود كه در اين ماجرا كسى همراه آن پيامبر نبود، و
هنگامى كه چشمش به استخوانهاى متلاشى شده اهل قريه افتاد، به آنها اشاره كرد و اين
سؤال را از خويشتن نمود كه چگونه خداوند اينها را بعد از مرگشان زنده مىكند؟
در ادامه آيه مىفرمايد:" خداوند او را يكصد سال ميراند، سپس او را زنده
كرد و به او گفت: چقدر درنگ كردى؟ گفت: يك روز يا قسمتى از يك روز فرمود:
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 296