نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 288
و در يك جمله اشاره به انگيزه اصلى اين محاجه مىكند و مىگويد:" به خاطر
اين بود كه خداوند به او حكومت داده بود" و بر اثر كمى ظرفيت از باده كبر و
غرور، سرمست شده بود (أَنْ آتاهُ اللَّهُ
الْمُلْكَ).
و چه بسيارند كسانى كه در حال عادى، انسانهاى معتدل، سر به راه، مؤمن و
بيدارند اما هنگامى كه به مال و مقام و نوايى برسند همه چيز را به دست فراموشى
مىسپارند، و مهمترين مقدسات را زير پا مىنهند.
و در ادامه مىافزايد: در آن هنگام كه از ابراهيم ع پرسيد خداى تو كيست كه به
سوى او دعوت مىكنى؟" ابراهيم گفت: همان كسى است كه زنده مىكند و
مىميراند" (إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي
يُحْيِي وَ يُمِيتُ).
در حقيقت بزرگترين شاهكار آفرينش يعنى قانون حيات و مرگ را به عنوان نشانه
روشنى از علم و قدرت پروردگار مطرح ساخت.
ولى نمرود جبار راه تزوير و سفسطه را پيش گرفت و براى اغفال مردم و اطرافيان
خود" گفت: من نيز زنده مىكنم و مىميرانم" و قانون حيات و مرگ در دست
من است (قالَ أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ).
و براى اثبات اين مدعاى دروغين طبق روايت معروفى دست به حيلهاى زد و دستور
داد دو نفر زندانى را حاضر كردند و فرمان داد يكى را آزاد كنند و ديگرى را به قتل
برسانند سپس رو به ابراهيم و حاضران كرد و گفت:" ديديد چگونه حيات و مرگ به
دست من است؟".
ولى ابراهيم ع براى خنثى كردن اين توطئه، دست به استدلال ديگرى زد كه دشمن
نتواند در برابر سادهلوحان در مورد آن مغالطه كند،" ابراهيم گفت:
خداوند، خورشيد را از (افق مشرق) مىآورد (اگر تو راست مىگويى كه حاكم بر
جهان هستى مىباشى) خورشيد را از طرف مغرب بياور" (قالَ إِبْراهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ
الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 288