نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 263
وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ،" توكل بر ذات زندهاى كن كه هرگز نمىميرد".
اين از يك سو، از سوى ديگر حيات كامل، حياتى است كه آميخته با مرگ نباشد، بنا بر
اين حيات حقيقى حيات او است كه از ازل تا ابد ادامه دارد اما حيات انسان، به خصوص
در اين جهان كه آميخته با مرگ است نمىتواند حيات حقيقى بوده باشد لذا در آيه 64
سوره عنكبوت مىخوانيم:" وَ ما
هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ
لَهِيَ الْحَيَوانُ"" زندگى اين جهان
بازيچهاى بيش نيست و زندگى حقيقى (از نظرى) زندگى سراسرى ديگر است"! روى اين
دو جهت حيات و زندگى حقيقى مخصوص خدا است.
زنده بودن خداوند چه مفهومى دارد؟
در تعبيرات معمولى، موجود زنده به موجودى مىگويند كه داراى نمو- تغذيه- توليد
مثل و جذب و دفع و احيانا داراى حس و حركت باشد ولى بايد به اين نكته توجه داشت كه
ممكن است افراد كوتهبين حيات را در مورد خداوند نيز چنين فرض كنند با اين كه
مىدانيم او هيچ يك از اين صفات را ندارد و اين همان قياسى است كه بشر را در باره
خداشناسى به اشتباه مىاندازد، زيرا صفات خدا را با صفات خود مقايسه مىكند.
ولى حيات به معنى وسيع و واقعى كلمه عبارت است از" علم" و"
قدرت" بنا بر اين وجودى كه داراى علم و قدرت بى پايان است حيات كامل دارد،
حيات خداوند مجموعه علم و قدرت اوست و در حقيقت به واسطه علم و قدرت موجود زنده از
غير زنده تشخيص داده مىشود، اما نمو و حركت و تغذيه و توليد مثل از آثار موجوداتى
است كه ناقص و محدودند و داراى كمبودهايى هستند كه بوسيله تغذيه و توليد مثل و
حركت آن را تامين مىكنند، اما آن كس كه كمبودى ندارد اين امور هم در باره او مطرح
نيست.
و اما" قيوم" صيغه مبالغه از ماده" قيام" است، به همين
دليل به وجودى گفته
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 263