نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 232
اشموئيل و طالوت به يكديگر افتاد ميان دلهاى آنان آشنايى بر قرار شد.
اشموئيل از همان لحظه طالوت را شناخت و دانست كه اين جوان همان است كه از طرف
خداوند براى فرماندهى جمعيت تعيين شده هنگامى كه طالوت سرگذشت خود را براى اشموئيل
شرح داد گفت اما چهار پايان هم اكنون در راه دهكده رو به باغستان پدرت روانه هستند
از ناحيه آنها نگران مباش ولى من تو را براى كارى بسيار بزرگتر از آن دعوت مىكنم
خداوند تو را مامور نجات بنى اسرائيل ساخته است طالوت نخست از اين پيشنهاد تعجب
كرد و سپس با خوشوقتى آن را پذيرفت اشموئيل به قوم خود گفت خداوند طالوت را به
فرماندهى شما برگزيده لازم است همگى از وى پيروى نمائيد و خود را براى جهاد با
دشمن آماده سازيد.
بنى اسرائيل كه براى فرمانده و رئيس لشكر امتيازاتى از نظر نسب و ثروت لازم
مىدانستند و هيچكدام را در طالوت نمىديدند در برابر اين انتصاب سخت به حيرت
افتادند زيرا به عقيده آنها وى نه از خاندان لاوى بود كه سابقه نبوت داشتند و نه
از خاندان يوسف و يهودا كه داراى سابقه حكومت بودند بلكه از خاندان"
بنيامين" گمنام بود و از نظر مالى تهى دست لذا به عنوان اعتراض گفتند او
چگونه مىتواند بر ما حكومت كند ما از او سزاوارتريم؟! اشموئيل كه آنان را سخت در
اشتباه مىديد گفت خداوند او را بر شما امير قرار داده و شايستگى فرماندهى و رهبرى
به نيروى جسمى و قدرت روحى است كه هر دو به اندازه كافى در طالوت هست و از اين نظر
بر شما برترى دارد ولى آنها نشانهاى كه دليل بر اين انتخاب از ناحيه خدا باشد
مطالبه كردند.
اشموئيل گفت نشانه آن اين است كه تابوت (صندوق عهد) كه از يادگارهاى مهم
انبياء بنى اسرائيل است و مايه دلگرمى و اطمينان شما در جنگها بوده در حالى كه
جمعى از فرشتگان آن را حمل مىنمايند به سوى شما باز مىگردد و چيزى نگذشت كه
صندوق عهد بر آنها ظاهر شد آنها با ديدن اين نشانه فرماندهى طالوت
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 232