نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 189
ولى تفسير
اول با ظاهر آيه سازگارتر است [1] تعبير
به" ولدها" و" ولده" نيز براى تشويق پدران و مادران به رعايت
حال كودكان شير خوار است، به اضافه نشان مىدهد كه نوزاد متعلق به هر دو مىباشد،
نه مطابق رسوم جاهليت كه فرزند را فقط متعلق به پدر مىدانستند و براى مادر هيچ
سهمى قائل نبودند.
5- سپس به
حكم ديگرى مربوط به بعد از مرگ پدر مىپردازد، مىفرمايد:" و بر وارث او نيز
لازم است اين كار را انجام دهد" (وَ عَلَى الْوارِثِ مِثْلُ
ذلِكَ).
يعنى: آنها
بايد نيازهاى مادر را در دورانى كه به كودك شير مىدهد تامين كنند- در اينجا بعضى
احتمالات ديگر در تفسير آيه داده شده كه ضعيف به نظر مىرسد.
6- در ادامه
آيه، سخن از مساله باز داشتن كودك از شير به ميان آمده و اختيار آن را به پدر و
مادر واگذاشته، هر چند در جملههاى سابق زمانى براى شير دادن كودك تعيين شده بود،
ولى پدر و مادر با توجه به وضع جسمى و روحى او، و توافق با يكديگر مىتوانند كودك
را در هر موقع مناسب از شير باز دارند، مىفرمايد:" اگر آن دو با رضايت و
مشورت يكديگر بخواهند كودك را (زودتر از دو سال يا بيست و يك ماه) از شير باز
گيرند گناهى بر آنها نيست" (فَإِنْ أَرادا فِصالًا عَنْ
تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما).
در واقع پدر
و مادر بايد مصالح فرزند را در نظر بگيرند و با هم فكرى و توافق و به تعبير قرآن
تراضى و تشاور، براى باز گرفتن كودك از شير برنامهاى تنظيم كنند، و در اين كار از
كشمكش و مشاجره و پرداختن به مصالح خود و پايمال كردن مصالح كودك بهپرهيزند.
7- گاه
مىشود كه مادر از حق خود در مورد شير دادن و حضانت و
[1] بنا بر تفسير اول، فعل" لا تضار"
در واقع فعل معلوم است، و بنا بر تفسير دوم فعل مجهول، هر چند تلفظ در هر دو يكسان
است- دقت كنيد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 189