نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 168
سوم است).
[1] بنا بر اين منظور از جدا شدن توأم با احسان و نيكى اين است كه حقوق
آن زن را بپردازد و بعد از جدايى، ضرر و زيانى به او نرساند و پشت سر او سخنان
نامناسب نگويد، و مردم را به او بدبين نسازد، و امكان ازدواج مجدد را از او نگيرد.
بنا بر اين
همانگونه كه نگاهدارى زن و آشتى كردن بايد با معروف و نيكى و صفا و صميميت همراه
باشد، جدايى نيز بايد توأم با احسان گردد.
و لذا در
ادامه آيه مىفرمايد:" براى شما حلال نيست كه چيزى را از آنچه به آنها
دادهايد پس بگيريد" (وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ
تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً).
بنا بر اين،
شوهر نمىتواند هنگام جدايى چيزى را كه به عنوان مهر به زن داده است باز پس گيرد و
اين يك مصداق جدايى بر پايه احسان است (در سوره نساء آيات 20 و 21، اين حكم به طور
مشروحتر بيان شده است كه شرح آن خواهد آمد).
بعضى از مفسران
مفهوم اين جمله را وسيعتر از" مهر" دانسته و گفتهاند چيزهاى ديگرى را
كه به او بخشيده است نيز باز پس نمىگيرد [2]
جالب توجه اينكه در مورد رجوع و آشتى تعبير به معروف يعنى كارى كه در عرف ناپسند
نباشد شده، ولى در مورد جدايى تعبير به احسان آمده است كه چيزى بالاتر از معروف
است، تا مرارت و تلخى جدايى را براى زن به اين وسيله جبران نمايد.
[3] در ادامه آيه به مساله طلاق" خلع" اشاره كرده مىگويد:
تنها در يك فرض، باز پس گرفتن مهر مانعى ندارد، و آن در صورتى است كه زن تمايل به
ادامه زندگى زناشويى نداشته باشد، و" دو همسر از اين بترسند كه با ادامه
زندگى زناشويى