نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 163
نظير"
كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ"
[1] و يا" مَنْ عَمِلَ صالِحاً
فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها"
[2] اين آزادى را براى عموم افراد اعم از زن و مرد بيان مىدارد و لذا
در برنامههاى مجازاتى هم مىبينم در آياتى مثل:"
الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ"
[3] و مانند آن هر دو را به مجازات واحدى محكوم مىكند.
از طرفى چون
استقلال لازمه اراده و اختيار است لذا اسلام اين استقلال را در كليه حقوق اقتصادى
مىآورد. و انواع و اقسام ارتباطات مالى را براى زن بلامانع دانسته و او را مالك
درآمد و سرمايههاى خويش مىشمارد در سوره نساء آيه 32 مىخوانيم:"
لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ"
با توجه به لغت (اكتساب) كه بر خلاف (كسب) براى بدست آوردن مالى است كه نتيجهاش
متعلق به شخص به دست آورنده است [4] و همچنين با
در نظر گرفتن قانون كلى:
" الناس
مسلطون على اموالهم" (همه مردم بر اموال خويش مسلطاند) به دست مىآيد كه
چگونه اسلام به استقلال اقتصادى زن احترام گذارده و تفاوتى بين زن و مرد نگذاشته
است.
خلاصه آنكه
زن در اسلام يك ركن اساسى اجتماع بهشمار مىرود و هرگز نبايد با او معامله يك
موجود فاقد اراده و وابسته و نيازمند به قيم نمود.
6- مساوات
يا عدالت؟
تنها مطلبى
كه بايد به آن توجه داشت (و در اسلام به آن توجه خاصى شده) ولى بعضى روى يك سلسله
احساسات افراطى و حساب نشده آن را انكار مىكنند