responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 19  صفحه : 91

شتافتند" (فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ‌).

در اينجا دو سؤال مطرح است.

نخست اينكه: چرا ابراهيم به ستارگان نگاه كرد، هدفش از اين نگاه چه بود؟ ديگر اينكه آيا به راستى بيمار بود كه گفت بيمارم؟ چه بيمارى داشت؟

پاسخ سؤال اول با توجه به اعتقادات مردم بابل و رسوم و عادات آنها روشن است، آنها در علم نجوم مطالعاتى داشتند، و حتى مى‌گويند بتهاى آنها نيز" هياكل" ستارگان بود، و به اين خاطر به آنها احترام مى‌گذاشتند كه سمبل ستارگان بودند.

البته در كنار اطلاعات نجومى خرافات بسيار نيز در اين زمينه در ميان آنها شايع بود، از جمله اينكه ستارگان را در سرنوشت خود مؤثر مى‌دانستند، و از آنها خير و بركت مى‌طلبيدند، و از وضع آنها بر حوادث آينده استدلال مى‌كردند.

ابراهيم ع براى اينكه آنها را متقاعد كند طبق رسوم آنها نگاهى به ستارگان آسمان افكند تا چنان تصور كنند كه پيش بينى بيمارى خود را از مطالعه اوضاع كواكب كرده است و قانع شوند! بعضى از مفسران بزرگ اين احتمال را نيز داده‌اند كه او مى‌خواست از حركت ستارگان وقت بيمارى خود را دقيقا دريابد، زيرا يك نوع بيمارى همچون تب در فواصل زمانى خاصى به سراغش مى‌آمد، ولى با توجه به وضع افكار مردم بابل احتمال اول مناسبتر است.

بعضى نيز احتمال داده‌اند كه نگاه او به آسمان در واقع نگاه مطالعه در اسرار آفرينش بود، هر چند آنها نگاه او را نگاه يك منجم مى‌پنداشتند كه مى‌خواهد از اوضاع كواكب حوادث آينده را پيش‌بينى كند.

در مورد سؤال دوم پاسخهاى متعددى داده‌اند.

از جمله اينكه او واقعا بيمار بود، هر چند اگر سالم هم بود هرگز در مراسم‌

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 19  صفحه : 91
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست