نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 70
به انواع گناهان در ميان مردم سخت رسوا شده است و به او مىگوئيم آيا اين
رسوايى بهتر است يا افتخار و آبرومندى؟
و اما" زقوم" به گفته اهل لغت اسم گياهى است تلخ و بد بو و بد طعم [1] و به گفته بعضى
از مفسران اسم گياهى است كه داراى برگهاى كوچك و تلخ و بد بو است و در
سرزمين" تهامه" مىرويد و مشركان با آن آشنا بودند [2] و در تفسير" روح المعانى" اضافه
مىكند اين گياه شيرهاى دارد كه وقتى به بدن انسان مىرسد ورم مىكند [3]"
راغب" در" مفردات" مىگويد: زقوم هر نوع غذاى تنفرآميز دوزخيان
است.
" لسان العرب" مىگويد: اين ماده در اصل به معنى بلعيدن آمده است.
سپس مىافزايد هنگامى كه آيه" زقوم" نازل شد ابو جهل گفت: چنين
درختى در سرزمين ما نمىرويد، چه كسى از شما معنى زقوم را مىداند؟
در آنجا مردى بود از آفريقا گفت زقوم به لغت افريقائيان به معنى" كره و
خرما" است! ابو جهل به عنوان سخريه صدا زد كنيز! مقدارى خرما و كره بياور تا
زقوم كنيم! آنها مىخوردند و مسخره مىكردند و مىگفتند محمد ص در آخرت ما را به
اينها مىترساند! قرآن نازل شد و پاسخ دندانشكنى به آنها داد كه در آيات بعد
مىخوانيم.
به هر حال واژه" شجرة" هميشه به معنى" درخت" نيست گاه به
معنى گياه نيز مىآيد، و قرائن نشان مىدهد كه منظور از آن در اينجا"
گياه" است.