نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 423
وجود داشت، و نه كاريز و چاهى، و اگر تنها يك قشر نفوذپذير داشت همگى به اعماق
زمين فرو مىرفتند به طورى كه دسترسى به آن ممكن نبود، تنظيم قشر زمين از اين دو
لايه نفوذپذير، و نفوذناپذير، با اين فاصله حساب شده، از نشانههاى قدرت او است، و
جالب اينكه گاهى به صورت لايههاى متعدد نفوذپذير و نفوذناپذير است كه روى هم قرار
گرفته، كه در حفر چاههاى" سطحى" و" نيمه عميق" و"
عميق" از آن استفاده مىشود.
بعد مىافزايد:" سپس خداوند به وسيله آن زراعت گياهى را خارج مىسازد كه
الوان مختلف دارد" (ثُمَّ
يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ).
هم انواع آن مختلف است، همچون گندم و جو و برنج و ذرت، و هم كيفيتهاى آن
متفاوت است، و هم رنگ ظاهرى آن، بعضى سبز تيره، بعضى سبز كمرنگ، بعضى داراى برگهاى
پهن و گسترده، و بعضى برگهاى باريك و لطيف و همچنين با توجه به اينكه"
زرع" به گياهى گفته مىشود كه ساقه قوى ندارد در مقابل" شجر" كه
غالبا به درختانى كه داراى ساقه نيرومندند اطلاق مىشود،" زرع" مفهوم
وسيعى دارد كه گياهان غير غذايى را نيز در بر مىگيرد، انواع گلها و گياهان زينتى
و دارويى و مانند آن كه فوق العاده متنوع، و داراى الوان و چهرههاى گوناگون
مىباشد، حتى گاه در يك شاخه، بلكه در يك گل، اين رنگهاى مختلف به شكل بسيار جالب
و ظريفى در كنار هم قرار گرفتهاند، و با زبان بىزبانى نغمه توحيد و تسبيح خدا را
سر دادهاند.
بعد به مراحل ديگر حيات اين گياه پرداخته مىگويد:" اين گياه سپس خشك
مىشود به گونهاى كه آن را زرد و بىروح مىبينى"! (ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا) [1]
[1]" يهيج" از ماده"
هيجان" در لغت به دو معنى آمده است: نخست خشك شدن و زرد شدن گياه، و ديگر به
معنى به حركت درآمدن و جوش و خروش برداشتن، ممكن است اين دو معنى به يك ريشه باز
گردد زيرا به هنگامى كه گياه خشك مىشود آماده جدايى، پراكندگى و حركت و هيجان
مىگردد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 423