نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 376
و زمين را به حق آفريد" (خَلَقَ
السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِ).
حق بودن آنها دليل بر اين است كه هدفى بزرگ در كار بوده كه آن چيزى جز تكامل
موجودات، و در پيشاپيش آنها انسان، و سپس منتهى شدن به رستاخيز نيست.
بعد از بيان اين آفرينش بزرگ به گوشهاى از تدبير عجيب و تغييرات حساب شده و
نظامات شگرف حاكم بر آنها اشاره كرده، مىگويد:" او شب را بر روز مىپيچد و
روز را بر شب" (يُكَوِّرُ اللَّيْلَ
عَلَى النَّهارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّيْلِ).
چه تعبير جالبى؟ اگر انسانى بيرون كره زمين ايستاده باشد و به منظره حركت وضعى
زمين به دور خودش و پيدايش شب و روز بر گرد آن نگاه كند، مىبيند كه گويى به طور
مرتب از يك سو نوار سياه رنگ شب بر روشنايى روز پيچيده مىشود و از سوى ديگر نوار
سفيد رنگ روز بر سياهى شب، و با توجه به اينكه" يكور" از ماده"
تكوير" به معنى پيچيدن است و مخصوصا ارباب لغت پيچيدن عمامه و دستار را به
دور سر نمونهاى از آن مىشمارند، نكته لطيفى كه در اين تعبير قرآنى، نهفته است
روشن مىشود، هر چند بسيارى از مفسران بر اثر عدم توجه به اين نكته مطالب ديگرى
ذكر كردهاند كه چندان مناسب با مفهوم" تكوير" نيست، نكته اين است كه
زمين كروى است و به دور خود گردش مىكند، و بر اثر اين گردش، نوار سياه شب، و نوار
سفيد روز، دائما گرد آن مىگردند، گويى از يك سو نوار سفيد بر سياه و از سوى ديگر
نوار سياه بر سفيد پيچيده مىشود.
به هر حال قرآن مجيد در مورد نظام" نور" و" ظلمت" و
پيدايش شب و روز تعبيرات گوناگونى دارد كه هر كدام به نكتهاى اشاره مىكند و از
زاويه خاصى به آن مىنگرد: