نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 326
ما آنها را مشتى اخلالگر و مفسد فى الارض و اشرار و اوباش مىدانستيم كه براى
به همزدن آرامش اجتماع، و از بين بردن افتخارات نياكان ما، بپاخاسته بودند، مثل
اينكه تشخيص ما تمام غلط بود!
***
" آيا ما آنها را به سخريه گرفتيم يا به
اندازهاى حقير بودند كه چشمهاى ما آنها را نمىديد" (أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ
الْأَبْصارُ) [1]آرى ما اين مردان بزرگ و با شخصيت را به باد مسخره
مىگرفتيم، و بر حسب و وصله اشرار بودن به آنها مىزديم، و گاه حتى از اين مرحله
نيز پائينتر مىشمرديم آنها را افراد حقيرى مىدانستيم كه اصلا به چشم نمىآمدند،
اما معلوم شد هوا و هوسها و جهل و غرور بر چشم ما پرده سنگينى افكنده بود، آنها
مقربان درگاه خدا بودند و الان بهشت جايگاهشان است.
جمعى از مفسران احتمال ديگرى در تفسير آيه فوق دادهاند و آن اينكه:
مساله سخريه اشاره به وضع عالم دنيا است و جمله" أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصارُ" اشاره به وضع دوزخ است يعنى در اينجا چشم نزديكبين ما در ميان اين
شعلههاى دود و آتش آنها را نمىتواند ببيند، البته معنى اول صحيحتر به نظر
مىرسد.
اين نكته قابل توجه است كه يكى از عوامل عدم درك واقعيتها جدى نگرفتن مسائل و
استهزا و شوخى با حقايق است، هميشه بايد با تصميم جدى به بررسى واقعيتها پرداخت تا
حقيقت روشن گردد.
***
سپس به عنوان يك خلاصهگيرى از گفتگوهايى كه ميان دوزخيان
[1] قابل توجه اينكه" زاغت"
كه از ماده" زيغ" به معنى انحراف از حق و درستى است در اينجا به چشم
نسبت داده شده نه به صاحبان چشم، و اين براى بيان مبالغه در مطلب است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 326