نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 308
و قدرت كافى" براى انجام كار توصيف كرده است.
آنها افراد كماطلاعى نبودند، سطح معرفتشان بالا، ميزان آگاهيشان از آئين خدا
و اسرار آفرينش و رموز زندگى قابل ملاحظه بود.
از نظر اراده و تصميم و نيروى عمل، افرادى سست و زبون و ضعيف و ناتوان نبودند،
افرادى با اراده، پر قدرت، و داراى تصميم قاطع و آهنين بودند.
اين الگويى است براى همه رهروان راه حق كه بعد از مقام عبوديت و بندگى خدا با
اين دو سلاح برنده مسلح گردند.
از آنچه گفتيم بخوبى روشن شد كه دست و چشم در اينجا به معنى دو عضو مخصوص
نيست، چرا كه بسيارند افرادى كه داراى اين دو عضوند، اما نه درك و شعور كافى
دارند، و نه قدرت تصميمگيرى، و نه توانايى بر عمل، بلكه كنايه از دو صفت"
علم و قدرت" است.
***
در چهارمين توصيف از آنان مىگويد" ما آنها را با خلوص ويژهاى خالص
كرديم" (إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ).
" و آن يادآورى سراى آخرت بود" (ذِكْرَى الدَّارِ) [1] آرى آنها
پيوسته به ياد جهان ديگر بودند، افق ديد آنها در زندگى چند روزه اين دنيا و لذات
آن محدود نمىشد، آنها در ما وراى اين زندگى زودگذر سراى جاويدان با نعمتهاى
بىپايانش را مىديدند، و همواره براى آن تلاش و كوشش داشتند.
بنا بر اين منظور از" الدار" (سرا) كه به طور مطلق ذكر شده سراى
آخرت است، گويى غير از آن سرايى وجود ندارد، و هر چه غير از آن است
[1]" ذِكْرَى الدَّارِ"
ممكن است خبر از مبتداى محذوفى باشد كه در تقدير" هى ذكر الدار" بوده، و
ممكن است" بدل" از" خالصة" بوده باشد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 308