نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 284
لا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي" و
مفهوم و تفسير اين آيه چيست؟
امام ع فرمود:" حكومت دو گونه است: حكومتى كه از طريق ظلم و غلبه و اجبار
مردم به دست مىآيد، و حكومتى كه از سوى خداوند است، مانند حكومت خاندان ابراهيم و
طالوت و ذو القرنين.
سليمان از خداوند خواست حكومتى به او دهد كه هيچ كس نتواند بعد از او بگويد از
طريق غلبه و ظلم و اجبار مردم به دست آمده است.
لذا خداوند متعال باد را مسخر فرمان او ساخت كه به نرمى هر كجا او مايل بود
جريان مىيافت، و صبحگاهان فاصله يك ماه را مىپيمود، و عصرگاهان فاصله يك ماه را،
و خداوند متعال شياطين را مسخر او ساخت كه براى او ساختمان مىساختند و غواصى
مىكردند، و علم سخن گفتن پرندگان را به او تعليم داد، و حكومت او را در زمين پا
بر جا ساخت، لذا در همان زمان و زمانهاى بعد مردم دانستند كه حكومت او هيچ شباهتى
به حكومتى كه مردم آن را برمىگزينند، و يا از طريق قهر و غلبه و ستم حاصل مىشود
ندارد".
على بن يقطين مىگويد عرض كردم پس تفسير اين سخن كه از پيامبر اسلام ص نقل شده
كه فرمود
رحم اللَّه اخى سليمان ابن داود ما كان ابخله:
" خدا رحمت كند برادرم سليمان بن داود را چه بخيل بود" چيست؟! فرمود:
دو معنى دارد: نخست اينكه او بسيار در مورد نواميس و عرضش بخيل بود از اينكه كسى
سخن نامناسبى در باره آنها بگويد.
ديگر اين كه منظور پيامبر ص اين بود كه اگر آيه قرآن را آن چنان كه بعضى از
جهال تفسير كردهاند كه او تقاضاى حكومتى بىنظير و منحصر به خود كرد بايد او مرد
بخيلى باشد (و اين طعنى است بر آنها) [1]
***
[1] كتاب" علل الشرائع"
(طبق تفسير نور الثقلين جلد 4 صفحه 459).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 284