نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 252
را برهنه در حال شستشو مىبيند، عشق او در دلش جاى مىگيرد، به هر وسيلهاى
بود او را به خانه خود مىآورد، و او از داود باردار مىشود! شوهر اين زن يكى از
افسران برجسته لشكر داود، و مرد پاكطينت و با صفايى بود، داود او را (نعوذ
باللَّه) با توطئه ناجوانمردانهاى از طريق فرستادن او به منطقه خطرناكى در جنگ به
قتل مىرساند، و همسر او را رسما به ازدواج خود درمىآورد"!! اكنون بقيه
داستان را از زبان تورات كنونى بشنويد:
در فصل 12 از همان كتاب دوم اشموئيل چنين آمده است:" خداوند ناثان را
(يكى از پيامبران بنى اسرائيل و مشاور داود) نزد داود فرستاد، و گفت در شهرى دو
آدم بودند يكى غنى و ديگرى فقير، غنى گوسفند و گاو بسيار داشت، و فقير را جز يك
بره كوچك نبود، مسافرى نزد غنى آمد او دريغ كرد كه از گوسفندان خود غذا براى
ميهمان تهيه كند، بره مرد فقير را گرفت و كشت، اكنون چه بايد كرد؟! داود سخت
خشمگين شد و به ناثان گفت: به خدا سوگند كسى كه اين كار را كرده مستحق قتل است!،
او بايد چهار گوسفند به جاى گوسفند بدهد! اما ناثان به داود گفت آن مرد تويى! داود
متوجه كار نادرست خويش شد، و توبه كرد، خداوند توبه او را پذيرفت در عين حال
بلاهاى سنگين بر سر داود آورد".
در اينجا تورات تعبيراتى دارد كه قلم از ذكر آن شرم دارد، لذا از آن صرف نظر
مىكنيم.
در اين قسمت از داستان تورات نكاتى به چشم مىخورد كه مخصوصا قابل دقت است.
1- كسى به عنوان دادخواهى نزد داود نيامد بلكه يكى از پيامبران
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 252