نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 24
"
خاك" بود سپس با" آب" آميخته شد، كم كم به" صورت لجن
بدبويى" درآمد، و بعد به صورت" گل چسبندهاى" شد (و با اين بيان جمع
ميان تعبيرات گوناگون در آيات قرآن مجيد مىشود).
***
سپس
مىافزايد:" تو از انكار آنها نسبت به معاد تعجب مىكنى ولى آنها معاد را
مسخره مىكنند" (بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ).
تو آن قدر با
قلب پاكت مساله را واضح مىبينى كه از انكار آن در شگفتى فرو مىروى، و اما اين
ناپاكدلان آن قدر آن را محال مىشمرند كه به استهزا برمىخيزند.
***
عامل اين
زشتكاريها تنها نادانى و جهل نيست، بلكه لجاجت و عناد است، لذا" هنگامى كه به
آنها يادآورى شود- يادآورى دلائل معاد و مجازات الهى- هرگز متذكر نمىگردند"
و هم چنان به راه خويش ادامه مىدهند (وَ إِذا ذُكِّرُوا لا
يَذْكُرُونَ).
***
حتى از
اين بالاتر" هر گاه معجزهاى از معجزات تو را ببينند نه تنها به سخريه و
استهزاء مىپردازند بلكه ديگران را نيز به مسخره كردن وامىدارند"! (وَ
إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ).
***
" و
مىگويند اين فقط سحر آشكارى است و نه چيز ديگر"! (وَ
قالُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ).
تعبير آنها
به" هذا" (اين) به منظور تحقير و بىارزش نشان دادن معجزات و آيات الهى
است، و تعبير به" سحر" به خاطر اين بوده است كه از يك سو
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 24