نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 226
برويد، و مانع نزول وحى او شويد، و خود مىدانيد كه از اين كار نيز سخت عاجز و
ناتوانيد! بنا بر اين نه" مقتضى" در اختيار شما است و نه قدرت بر
ايجاد" مانع" داريد، با اينحال چه كارى از دست شما ساخته است؟ از حسد
بميريد، و هر كار از دستتان ساخته است انجام دهيد.
به اين ترتيب اين دو آيه مطلب واحدى را تكرار نمىكنند- آن چنان كه جمعى از
مفسران گفتهاند- بلكه هر كدام به يكى از ابعاد مساله ناظر است.
***
در آخرين آيه مورد بحث در مقام تحقير اين مغروران سبك مغز و فخرفروش
مىگويد:" اينها لشكر كوچك شكستخوردهاى از احزابند"! (جُنْدٌ ما هُنالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزابِ) [1]" هنالك" به معنى" آنجا" و براى اشاره به بعيد است، به
همين دليل جمعى آن را اشاره به شكست مشركان در جنگ" بدر" مىدانند كه در
نقطه نسبتا دوردستى از مكه واقع شده.
تعبير به" احزاب" ظاهرا اشاره به تمام گروههايى است كه بر ضد
پيامبران قيام كردند و خداوند آنها را در هم كوبيد، اين جمعيت مشركان گروهك كوچكى
از آن گروهها هستند كه به سرنوشت آنان گرفتار خواهند شد. (شاهد اين سخن آيات
آينده است كه به اين مساله تصريح كرده).
فراموش نكنيم كه اين سوره از سورههاى مكى است، و اين سخن را قرآن
[1]" ما" در جمله بالا
زائده است كه به منظور تقليل آمده، و" جند" خبر مبتداى محذوفى است و
مهزوم خبر بعد از خبر است و در اصل" هم جند ما مهزوم من الاحزاب" بوده
است بعضى معتقدند كه جمله محذوفى ندارد و" جند" مبتدا و"
مهزوم" خبر است اما نظر اول مناسبتر به نظر مىرسد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 226