نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 158
آيه مورد بحث دليل بر هيچيك از اين اقوال نمىتواند باشد، ولى آيات متعددى كه
مىگويد در پايان دنيا همه مىميرند نشان مىدهد كه زنده ماندن" يونس"
يا زنده ماندن ماهى تا روز قيامت ممكن نيست، لذا از ميان اين تفسيرهاى سهگانه
تفسير سوم نزديكتر به نظر مىرسد [1] اين احتمال نيز وجود دارد كه اين تعبير كنايه از مدت
طولانى باشد يعنى تا مدتى طولانى در اين زندان باقى مىماند، چنان كه اين تعبير را
در موارد مشابه آن نيز مىگويند كه تا قيامت بايد در انتظار فلان مطلب بمانى.
ولى فراموش نكنيم كه اينها همه در صورتى تحقق مىيافت كه او تسبيح و توبه را
ترك مىگفت، ولى چنين نشد او در سايه تسبيح پروردگار مشمول عفو خاصش شد.
***
سپس همانگونه كه قرآن مىگويد:" ما او را در يك سرزمين خشك و خالى از
درخت و گياه افكنديم، در حالى كه بيمار بود" (فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ).
ماهى عظيم در كنار ساحل خشك و بىگياهى آمد، و به فرمان خدا لقمهاى را كه از
او زياد بود بيرون افكند، اما پيدا است اين زندان عجيب سلامت جسم يونس را بر هم
زده بود، بيمار و ناتوان از اين زندان آزاد شد.
درست نمىدانيم يونس چه مدت در شكم ماهى بود، ولى مسلم است هر چه بود
نمىتوانست از عوارض آن بر كنار ماند، درست است كه فرمان الهى صادر شده بود كه
يونس هضم و جذب بدن ماهى نشود، اما اين بدان معنى نبود كه آثارى از اين زندان را
به همراه نياورد، لذا جمعى از مفسران نوشتهاند كه او به صورت
[1] قابل توجه اينكه مفسر بزرگ
مرحوم" طبرسى" كه معمولا اقوال مختلف را ذيل آيات جمع مىكند در اينجا
تنها به همين يك احتمال قناعت مىكند و مىگويد: لصار بطن الحوت قبرا له الى يوم
القيامة:" شكم ماهى تا روز قيامت قبر او مىشد".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 158