نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 14
كروى بودن هر
نقطهاى از آن نسبت به نقطه ديگر مشرق يا مغرب محسوب مىشود، و به اين ترتيب آيه
فوق ما را به كرويت زمين و مشرقها و مغربهاى آن توجه مىدهد (اراده هر دو معنى از
آيه نيز بىمانع است).
2- سؤال ديگر
اينكه: چرا در مقابل" مشارق" سخن از" مغارب" به ميان نيامده
همانگونه كه در آيه 40 سوره معارج آمده است: فَلا
أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ:"
سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها"! پاسخ اين است كه گاه بخشى از كلام را به
قرينه بخش ديگر حذف مىكنند، و گاه هر دو را با هم مىآورند، و در اينجا ذكر"
مشارق" قرينهاى است بر" مغارب" و اين تنوع در بيان از فنون فصاحت
محسوب مىشود.
و به گفته
بعضى از مفسران اين نكته نيز قابل توجه است كه ذكر" مشارق" متناسب با
طلوع وحى است كه به وسيله فرشتگان" تاليات ذكرا" بر قلب پاك پيامبر ص
نازل گرديد [1]