responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 19  صفحه : 129

اخلاص گذارد و فداى راه معبود خويش كرد به خاطر ايمان عميق و قويش بود.

آرى همه اينها از جلوه‌هاى ايمان است و ايمان چه جلوه‌هاى عجيبى دارد! در ضمن اين تعبير به ماجراى ابراهيم و فرزندش گسترش و تعميم مى‌دهد، و آن را از صورت يك واقعه شخصى و خصوصى بيرون مى‌آورد، و نشان مى‌دهد هر كجا ايمان است ايثار و عشق و فداكارى و گذشت است. ابراهيم همان را مى‌پسنديد كه خدا مى‌پسنديد و همان را مى‌خواست كه خدا مى‌خواست، و هر مؤمنى مى‌تواند چنين باشد.

سپس به يكى ديگر از مواهب خدا به ابراهيم سخن مى‌گويد: مى‌فرمايد:

" ما او را بشارت داديم به اسحاق، كه مقدر بود پيامبر گردد و از صالحان شود" (وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ‌).

با توجه به آيه: فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ‌ كه در آغاز اين ماجرا ذكر شده به خوبى روشن مى‌شود كه اين دو بشارت مربوط به دو فرزند است، اگر بشارت اخير طبق صريح آيه مورد بحث مربوط به" اسحاق" است پس" غلام حليم" (نوجوان بردبار شكيبا) حتما" اسماعيل" است، و آنها كه اصرار دارند" ذبيح" را" اسحاق" بدانند هر دو آيه را اشاره به يك مطلب دانسته‌اند با اين تفاوت كه آيه اول را بيان اصل بشارت فرزند مى‌دانند و آيه دوم را بشارت به نبوت مى‌دانند ولى اين معنى بسيار بعيد است و آيات فوق به وضوح مى‌گويد كه اين دو بشارت مربوط به دو فرزند بوده است (دقت كنيد).

از اين گذشته بشارت نبوت نشان مى‌دهد كه اسحاق بايد زنده بماند و وظائف نبوت را انجام دهد، و اين با مساله ذبح سازگار نيست.

جالب اين است كه در اينجا بار ديگر به عظمت مقام صالحان برخورد مى‌كنيم، كه در توصيف اسحاق مى‌فرمايد" مى‌بايست پيامبر شود و از صالحان‌

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 19  صفحه : 129
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست