نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 70
***
3- نكات مهم عبرت در يك داستان كوتاه
قرار گرفتن داستان
قوم" سبا" بعد از سرگذشت" سليمان" در قرآن مجيد مفهوم خاصى
دارد.
1- داود و
سليمان پيامبران بزرگى بودند كه حكومت عظيمى تشكيل دادند، و تمدن درخشانى به وجود
آوردند، اما با وفات داود و سليمان اين تمدن رو به افول نهاد، قوم سبا نيز تمدن
عظيمى بر پا كردند كه با در هم شكستن سد" مارب" متلاشى شد.
جالب اينكه
طبق روايات، عصاى سليمان ع را موريانهاى خورد، و سد عظيم مارب را موش صحرايى
سوراخ كرد، تا اين انسان مغرور بداند مواهب مادى هر چند عظيم باشد و خيره كننده
گاه با يك نسيم در هم مىريزد و به وسيله يك حشره يا يك حيوان كوچك زير و رو
مىشود، تا آگاهان به آن دل نبندند و مؤمنان اسير آن نشوند، و مغروران از مستى
غرور به هوش آيند، و راه استكبار و ظلم و ستم پيش نگيرند.
2- از اين كه
بگذريم در اينجا دو چهره تمدن باشكوه ديده مىشود كه يكى رحمانى بود و ديگرى
سرانجام شيطانى شد، اما نه آن ماند و نه اين! و هر دو رو به فنا رفتند.
3- اين نكته
نيز قابل توجه است كه مغروران قوم سبا كه نمىتوانستند تودههاى جمعيت را در كنار
خود ببينند، و خيال مىكردند بايد ميان اقليت اشرافى و اكثريت كم در آمد سدى بزرگ
و مرزى عظيم باشد تا هرگز به هم آميخته نشوند، از خداوند تقاضاى دورى آباديها و
بعد سفر كردند، خداوند هم اين دعايشان را مستجاب كرد و آن چنان متلاشى شدند كه هر
گروهى به سويى رفتند، و به گونهاى از هم دور شدند كه اگر مىخواستند يكديگر را
پيدا كنند
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 70