نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 68
بر شاخسار آن
ظاهر شده بود كه مىگويند هر گاه كسى سبدى روى سر مىگذاشت و از زير آنها مىگذشت
پشت سر هم ميوه در آن مىافتاد و در مدت كوتاهى پر مىشد.
وفور نعمت
آميخته با امنيت محيطى بسيار مرفه براى زندگى پاك آماده ساخته بود، محيطى مهيا
براى اطاعت پروردگار، و تكامل در جنبههاى معنوى.
اما آنها قدر
اين همه نعمت را ندانستند، خدا را به دست فراموشى سپردند، و به كفران نعمت مشغول
شدند، به فخرفروشى پرداختند و به اختلافات طبقاتى دامن زدند.
در بعضى از
تواريخ آمده است موشهاى صحرايى دور از چشم مردم مغرور و مست به ديواره اين سد خاكى
روى آوردند، و آن را از درون سست كردند، ناگهان باران شديدى باريد و سيلاب عظيمى
حركت كرد، ديوارههاى سد كه قادر به تحمل فشار سيلاب نبود يك مرتبه در هم شكست، و
آبهاى بسيار زيادى كه پشت سد متراكم بود ناگهان بيرون ريخت، و تمام آباديها،
باغها، كشتزارها و زراعتها، و چهار پايان را تباه كرد، و قصرها و خانههاى مجلل و
زيبا را يكباره ويران نمود، و آن سرزمين آباد را به صحرايى خشك و بى آب و علف مبدل
ساخت، و از آن همه باغهاى خرم و اشجار بارور تنها چند درخت تلخ" اراك"
و" شورگز" و اندكى درختان" سدر" بجاى ماند، مرغان غزلخوان از
آنجا كوچ كردند، و بومها و زاغان جاى آنها را گرفتند [1]
آرى هنگامى كه خداوند مىخواهد قدرتنمايى كند تمدنى عظيم را با چند موش! بر باد
مىدهد، تا بندگان به ضعف خود آشنا گردند و به هنگام قدرت مغرور نشوند!
***
[1] اقتباس از تفسير" مجمع البيان"
و" قصص قرآن" و تفاسير ديگر.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 68