" گفت
پروردگارا! مرا يارى و الهام كن تا بتوانم شكر نعمتهايى را كه بر من و پدر و مادرم
ارزانى داشتهاى بجاى آورم" (نمل- 19).
رهبرى كه حتى
اجازه نمىداد كسى آگاهانه به مورچهاى ستم كند، لذا در وادى نمل، مورچهاى صدا زد
يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ
جُنُودُهُ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ:" اى مورچگان به لانهها برويد
مبادا سليمان و لشكريانش ناآگاهانه شما را پايمال كنند"! (نمل- 18).
عبادتكارى
بود كه هر گاه لحظهاى به دنيا مشغول و از ذكر خدا غافل مىشد در مقام جبران بر
مىآمد و مىگفت: إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ
ذِكْرِ رَبِّي:
" افسوس
كه علاقه به نيكيها مرا لحظهاى از ياد خدايم به خود مشغول داشت" (ص- 32).
حكيمى بود كه
در عين قدرت جز با منطق سخن نمىگفت، و حتى در گفتگو با پرندهاى همچون هدهد، حق و
عدالت را از دست نمىداد.
حاكمى بود كه
معاونش آن چنان از" علم كتاب" سرشار بود كه در يك لحظه مىتوانست تخت
بلقيس را حاضر كند.
و قرآن او را
با اوصافى همچون اواب (بسيار بازگشت كننده به سوى خدا) و نعم العبد (بنده بسيار
خوب) خوانده.
كسى كه
خداوند" حكومت" و" علم" را در اختيار او قرار داده بود و كسى
كه او را مشمول هدايت خويش فرموده بود، و كسى كه يك لحظه در عمرش به خدا شرك
نورزيد.
ولى با اين
حال ببينيم تورات تحريف يافته كنونى چگونه دامان پاك اين پيامبر بزرگ را آلوده به
شرك و غير آن مىكند.
تورات بدترين
نسبتها را در زمينه بنا كردن بتكده و ترويج از بت پرستى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 48