نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 462
جمع است.
آيه فوق همين گونه است:
نخستين تفسيرى كه بسيارى از مفسران پيشين براى آن ذكر كردهاند و معنى ساده و
روشنى است كه براى عموم مردم قابل فهم مىباشد اين است كه:
در اعصار قديم در ميان عربها اين امر رائج بود كه براى آتش افروختن از چوب
درختان مخصوص بنام" مرخ" و" عفار" كه در بيابانهاى حجاز
مىروئيده استفاده مىكردند.
" مرخ" (بر وزن چرخ) و" عفار" (بر وزن تبار) دو نوع
چوب" آتش زنه" بود كه اولى را زير قرار مىدادند و دومى را روى آن
مىزدند، و مانند سنگ آتشزنه جرقه از آن توليد مىشد، در واقع بجاى كبريت امروز
از آن استفاده مىكردند.
قرآن مىگويد:" آن خدايى كه مىتواند از اين درختان سبز آتش بيرون بفرستد
قدرت دارد كه بر مردگان لباس حيات بپوشاند".
" آب" و" آتش" دو چيز متضاد است، كسى كه مىتواند آنها را
در كنار هم قرار دهد قدرت اين را دارد كه" حيات" را در كنار"
مرگ" و" مرگ" را در كنار" حيات" قرار دهد! آفرين بر آن
هستى آفرين كه" آتش" را در دل" آب" و" آب" را در
دل" آتش" نگاه مىدارد مسلما براى او پوشانيدن لباس زندگى بر اندام
انسانهاى مرده كار مشكلى نيست.
اگر از اين معنى گام فراتر بگذاريم به تفسير دقيقترى مىرسيم و آن اينكه:
خاصيت آتشافروزى به وسيله چوب درختان، منحصر به چوبهاى" مرخ" و"
عفار" نيست، بلكه اين خاصيت در همه درختان و تمام اجسام عالم وجود دارد (هر
چند دو چوب مزبور بر اثر مواد و وضع مخصوصشان آمادگى بيشترى براى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 462