نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 353
و از اينجا روشن مىشود اينكه بعضى از مفسران گفتهاند مخاطب در اين جمله همان
رسولانى هستند كه از سوى خدا براى دعوت اين قوم آمده بودند و تعبير به"
ربكم" و جمله" فاسمعون" را قرينه بر آن گرفتهاند هيچگونه دليلى
براى آن در دست نيست.
***
اما ببينيم عكس العمل اين قوم لجوج در برابر اين مؤمن پاكباز چه بود؟
قرآن سخنى از آن به ميان نمىآورد، ولى از لحن آيات بعد استفاده مىشود كه
آنها بر او شوريدند و شهيدش كردند.
آرى سخنان پر شور و هيجانانگيز او كه با استدلالاتى قوى و نيرومند و نكاتى
جالب و دلنشين همراه بود در آن قلبهاى سياه و سرهاى پر از مكر و غرور نه تنها اثر
مثبتى نگذاشت بلكه چنان آتش كينه و عداوت را در دلهاى آنان برافروخت كه از جا
برخاستند و با نهايت قساوت و بى رحمى به جان اين مرد مؤمن شجاع افتادند، به روايتى
او را سنگباران كردند و پيكرش را چنان آماج سنگها ساختند كه بر زمين افتاد و جان
به جان آفرين تسليم كرد، در حالى كه پيوسته اين سخن را بر لب داشت كه"
خداوندا اين قوم مرا هدايت كن كه آنها نمىدانند" [1] و به روايت ديگرى او را زير پاها چنان لگدمال
كردند كه روحش به آسمان پرواز كرد [2] اما قرآن اين حقيقت را با جمله جالب و سربستهاى بيان
كرده، مىگويد:
" به او گفته شد وارد بهشت شو" (قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ).
اين تعبيرى است كه در باره شهيدان راه خدا در آيات ديگر قرآن آمده است: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ
أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ