نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 349
تعبير به" اقصى المدينة" نشان مىدهد كه دعوت اين رسولان به نقاط
دور دست شهر نيز كشيده شد، و دلهاى آماده را تحت تاثير خود قرار داده بود، گذشته
از اين نقاط دور دست شهر هميشه مركز مستضعفانى است كه آمادگى بيشتر براى پذيرش حق
دارند، به عكس، در قلب شهرها مردم مرفهى زندگى مىكنند كه جذب آنها به سوى حق به
سادگى ممكن نيست.
تعبير به" يا قوم" (اى قوم من) بيانگر دلسوزى اين مرد نسبت به اهل
شهر و مردم آن ديار است، و دعوت به پيروى از رسولان دعوتى است خالصانه كه هيچ نفعى
براى شخص او در آن مطرح نيست.
***
اكنون ببينيم اين مؤمن مجاهد به چه منطق و دليلى براى جلب توجه همشهريانش
متوسل گشت؟
نخست از اين در وارد شد كه:" از كسانى پيروى كنيد كه از شما اجر و مزدى
در برابر دعوت خود نمىخواهند" (اتَّبِعُوا
مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً).
اين خود نخستين نشانه صدق آنها است كه هيچ منفعت مادى در دعوتشان ندارند، نه
از شما مالى مىخواهند، و نه جاه و مقام، و نه حتى تشكر و سپاسگزارى و نه هيچ اجر
و پاداش ديگر.
اين همان چيزى است كه بارها در آيات قرآن در مورد انبياى بزرگ به عنوان
نشانهاى از اخلاص و بىنظرى و صفاى قلب پيامبران روى آن تكيه شده، تنها در سوره
شعرا پنج بار اين جمله (وَ ما أَسْئَلُكُمْ
عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ) تكرار گرديده است [1] سپس مىافزايد:
بعلاوه" اين رسولان چنان كه از محتواى دعوت و سخنانشان بر مىآيد افرادى
هدايت يافتهاند" (وَ هُمْ مُهْتَدُونَ).