اگر بدبختى و تيره روزى و حوادث شوم محيط جامعه شما را فرا گرفته، و بركات
الهى از ميان شما رخت بربسته، عامل آن را در درون جان خود، در افكار منحط و اعمال
زشت و شومتان جستجو كنيد، نه در دعوت ما، اين شما هستيد كه با بت پرستى و هوا
پرستى و بيدادگرى و شهوترانى فضاى زندگى خود را تيره و تار كرده، و بركات خدا را
از خود قطع كردهايد.
جمعى از مفسران جمله" أَ إِنْ ذُكِّرْتُمْ" را اشاره به مطلب مستقلى دانستهاند و گفتهاند
مفهومش اين است كه آيا اگر پيامبران الهى بيايند و شما را تذكر دهند و انذار كنند
جزايش اين است كه آنها را تهديد به عذاب و مجازات كنيد، و وجودشان را شوم پنداريد،
آنها براى شما نور و هدايت و خير و بركت به ارمغان آوردهاند، آيا پاسخ چنين خدمتى
آن تهديدها و سخنان زشت است [1] و سرانجام آخرين سخن اين فرستادگان پروردگار به آنان اين
بود كه" شما گروهى اسرافكار و متجاوزيد" (بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ).
درد اصلى شما همان اسراف و تجاوزگرى شما است، اگر توحيد را انكار كرده، به شرك
روى مىآوريد، دليل آن اسراف و تجاوز از حق است، و اگر جامعه شما گرفتار سرنوشت
شوم شده است سبب آن نيز اسراف در گناه و آلودگى به شهوات است، بالآخره اگر در
برابر خير خواهى خير خواهان آنها را تهديد به مرگ مىكنيد اين نيز به خاطر تجاوزگرى
شما است! پيرامون ماجراى تاريخى اين رسولان و محل وقوع اين حوادث بعد از تفسير
آيات باقيمانده اين داستان مشروحا سخن خواهيم گفت.
***
[1] به هر حال جزاى" جمله
شرطيه" محذوف است، و در تقدير چنين است" ا إن ذكرتم قابلتمونا بهذه
الامور- يا- أ إن ذكرتم علمتم صدق ما قلنا.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 345