نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 343
مسلما آنها تكيه بر ادعا نكردند، و تنها به سوگند قناعت ننمودند، بلكه از
تعبير" بلاغ مبين" اجمالا استفاده مىشود كه دلائل و معجزاتى از خود
نشان دادند، و گرنه ابلاغ آنها مصداق" بلاغ مبين" نبود، زيرا" بلاغ
مبين" بايد چنان باشد كه واقعيت را به همه برساند، و اين جز به كمك دلائل
متقن و معجزات گويا ممكن نيست.
در بعضى از روايات نيز آمده است كه آنها همانند حضرت مسيح ع بعضى از بيماران
غير قابل علاج را به فرمان خدا- شفا دادند.
***
ولى اين كوردلان در برابر آن منطق روشن و معجزات تسليم نشدند، بلكه بر
خشونت خود افزودند، و از مرحله تكذيب پا فراتر نهاده به مرحله تهديد و شدت عمل گام
نهادند" گفتند: ما شما را به فال بد گرفتهايم، وجود شما شوم است و مايه
بدبختى شهر و ديار ما"! (قالُوا
إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ) [1] ممكن است مقارن
آمدن اين پيامبران الهى بعضى مشكلات در زندگى مردم آن ديار بر اثر گناهانشان و يا
به عنوان هشدار الهى حاصل شده باشد، چنان كه بعضى از مفسران نيز نقل كردهاند كه
مدتى نزول باران قطع شد [2] ولى آنها نه تنها عبرتى نگرفتند بلكه اين حادثه را به دعوت رسولان پيوند
دادند.
باز به اين هم قناعت نكردند، بلكه با تهديدى صريح و آشكار نيات شوم و زشت خود
را ظاهر ساختند، و گفتند:" اگر از اين سخنان دست برنداريد مسلما شما را
سنگسار خواهيم كرد، و مجازات دردناكى از ما به شما خواهد رسيد"!
[1] در باره" تطير" و فال
بد زدن و ريشه اصلى اين لغت به طور مشروح در جلد ششم صفحه 317 ذيل آيه 131- اعراف
و جلد 15 صفحه 491 ذيل آيه 47 نمل بحث كردهايم.