نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 30
هيچكس تا آن
روز نتوانسته بود از مفتولهاى باريك و محكم آهن چيزى همچون زره ببافد كه همچون
لباس به راحتى در تن برود و با حركات بدن نرم و روان باشد.
ولى ظاهر آيه
اين است كه، نرم شدن آهن در دست داود به فرمان الهى و به صورت اعجاز انجام
مىگرفت، چه مانعى دارد همان كسى كه به كوره داغ خاصيت نرم كردن آهن را داده، همين
خاصيت را به شكل ديگر در پنجههاى داود قرار دهد؟ در بعضى از روايات اسلامى نيز به
همين معنى اشاره شده است [1] در حديثى
آمده است كه خداوند به داود وحى فرستاد
نعم العبد
انت الا انك تاكل من بيت المال فبكى داود اربعين صباحا فالان اللَّه له الحديد و
كان يعمل كل يوم درعا ... فاستغنى عن بيت المال:
" تو
بنده خوبى هستى جز اينكه از بيت المال ارتزاق مىكنى، داود 40 روز گريه كرد (و از
خدا راه حلى خواست) خداوند آهن را براى او نرم كرد، زرهى مىساخت ... و به اين
وسيله از بيت المال بى نياز شد" [2]
درست است كه بيت المال مصرف كسانى است كه خدمت بدون عوض به جامعه مىكنند، و
بارهاى زمين مانده مهم را بر مىدارند، ولى چه بهتر كه انسان بتواند هم اين خدمت
را بكند و هم از كد يمين- در صورت توانايى- امرار معاش نمايد، و داود مىخواست
چنين بنده ممتازى باشد.
به هر حال
داود از اين توانايى كه خدا به او داده بود در بهترين طريق يعنى ساختن وسيله جهاد،
آن هم وسيله حفاظت در برابر دشمن، استفاده مىكرد، و هرگز از آن در وسائل عادى
زندگى بهرهگيرى ننمود، و تازه از در آمد آن- طبق بعضى از روايات- علاوه بر اينكه
زندگى ساده خود را اداره مىكرد چيزى
[1]" تفسير برهان" جلد 3 صفحه 343 و
تفسير" نور الثقلين" جلد 4 صفحه 315.