نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 147
بر مىدارد و هيچكس را قدرت مقابله با آن نيست، و به اين ترتيب تهديدى است
براى مخالفان كه به مقابله با قرآن بر نخيزند، و بدانند حقانيت قرآن آنها را در هم
مىكوبد.
و در اين صورت شبيه مطلبى است كه در آيه 18 سوره انبياء آمده بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ
فَإِذا هُوَ زاهِقٌ:" ما حق را بر سر باطل
مىكوبيم تا آن را نابود و هلاك سازد، و باطل محو و نابود مىشود.
اين احتمال نيز داده شده است كه منظور از تعبير به" قذف" در اينجا
نفوذ حقانيت قرآن در نقاط دور و نزديك جهان است و اشاره به اينكه سرانجام، اين وحى
آسمانى جهانگير خواهد شد و همه جا را با نور خود روشن مىسازد.
***
سپس براى تاكيد بيشتر مىافزايد:" بگو حق آمد و از باطل در برابر آن
كارى ساخته نيست نه كار تازهاى مىتواند انجام دهد و نه برنامه گذشته را تجديد
كند" (قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ ما يُبْدِئُ الْباطِلُ
وَ ما يُعِيدُ) [1] و به اين ترتيب در برابر حق هيچگونه نقشى نخواهد داشت، نه
يك نقش جديد و آغازگر و نه يك نقش تكرارى چرا كه نقشههايش نقش بر آب است و درست
به همين دليل نمىتواند نور حق را بپوشاند و اثر آن را از خاطرهها بزدايد.
گرچه بعضى از مفسران خواستهاند" حق" و" باطل" را در اين
آيه در مصداقهاى محدودى محصور كنند، ولى پيداست كه مفهوم آن دو وسيع و گسترده است،
قرآن، وحى الهى، و تعليمات اسلام، همه در مفهوم" حق"
[1]" يبدء" از ماده"
ابداء" به معنى ايجاد كردن ابتدايى است، و" يعيد" از ماده"
اعاده" به معنى تكرار است، باطل فاعل آن است، و مفعول آن محذوف مىباشد، و
تقدير چنين است: ما يبدء الباطل شيئا و ما يعيد شيئا.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 147