بدون شك بسيارى از مظاهر زندگى دنيا غرورآميز و غفلتزا است، و گاه چنان انسان
را به خويشتن مشغول مىدارد كه از هر چه غير آن است غافل مىسازد.
به همين دليل در بعضى از روايات اسلامى از امير مؤمنان على ع مىخوانيم كه
وقتى از آن حضرت پرسيدند: اى الناس اثبت رأيا:" چه كسى از همه مردم با فكرتر،
و از نظر انديشه ثابتتر است؟ فرمود:
من لم يغره الناس من نفسه و لم تغره الدنيا بتشويقها:
" كسى كه مردم فريبكار او را نفريبند، و تشويقهاى دنيا نيز او را فريب
ندهد" [2] ولى با
اين حال در لابلاى صحنههاى مختلف همين دنياى فريبنده صحنههاى گويايى است كه
ناپايدارى جهان و تو خالى بودن زرق و برقهاى آن را به روشنترين وجهى بيان مىكند،
حوادثى كه هر انسان هوشمندى را مىتواند بيدار كند، بلكه ناهوشمندان را تيز هوشيار
مىسازد.
در حديثى مىخوانيم كه امير مؤمنان على ع از كسى شنيد كه دنيا را مذمت مىكند
و آن را فريبنده مىشمرد، على ع رو به او كرد و فرمود: