نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 274
براى ما ارزش ندارد.
" كعب بن اسد" گفت حال كه اين را هم نپذيرفتيد امشب شب شنبه است
محمد ص و يارانش گمان مىكنند امشب حملهاى نخواهيم كرد بيائيم و آنها را غافلگير
كنيم، شايد پيروز شويم.
گفتند اين كار را هم نخواهيم كرد ما هرگز احترام شنبه را ضايع نمىكنيم.
" كعب" گفت هيچ يك از شما از آن روزى كه از مادر متولد شده حتى يك
شب آدم عاقلى نبوده است! بعد از اين ماجرا آنها از پيامبر ص تقاضا كردند" ابو
لبابه" را نزد آنان فرستد تا با او مشورت كنند.
هنگامى كه" ابو لبابه" نزد آنان آمد زنان و بچههاى يهود در مقابل
او به گريه افتادند، او تحت تاثير قرار گرفت، مردان گفتند: صلاح مىدانى ما تسليم
حكم محمد ص شويم؟ ابو لبابه گفت آرى ولى در همين حال اشاره به گلوى خود كرد، يعنى
همه شما را خواهد كشت!" ابو لبابه" مىگويد همين كه از آنجا حركت كردم
به خيانت خود متوجه شدم به سوى پيامبر ص نيامد مستقيما به مسجد رفت و خود را به
يكى از ستونهاى مسجد بست و گفت از جاى خود حركت نمىكنم تا خداوند توبه مرا
بپذيرد.
سرانجام خداوند گناه او را بخاطر صداقتش بخشيد و آيه (وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ ...) در اين باره نازل شد (سوره توبه آيه 102).
سرانجام يهود بنى قريظه ناچار بدون قيد و شرط تسليم شدند پيامبر ص فرمود آيا
راضى هستيد هر چه سعد بن معاذ در باره شما حكم كند اجرا نمايم؟
(آنها راضى شدند).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 274