نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 236
در آيه بعد مىافزايد:" انگيزه
تمام اين كارشكنيها اين است كه آنها در همه چيز نسبت به شما بخيلاند" (أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ) [1] نه تنها
در بذل جان در ميدان نبرد كه در كمكهاى مالى براى تهيه وسائل جنگ، و در كمكهاى
بدنى براى حفر خندق، و حتى در كمكهاى فكرى نيز بخل مىورزند، بخلى توأم با حرص و
حرصى روز افزون! بعد از بيان بخل آنها و مضايقه از هر گونه ايثارگرى، به بيان
اوصاف ديگرى از آنها كه تقريبا جنبه عمومى در همه منافقان در تمام اعصار و قرون
دارد پرداخته چنين مىگويد:" هنگامى كه لحظات ترسناك و بحرانى پيش مىآيد آن
چنان جبان و ترسو هستند كه مىبينى به تو نگاه مىكنند در حالى كه چشمهايشان بى
اختيار در حدقه به گردش آمده، همانند كسى كه در حال جان دادن است"! (فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ
تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ).
آنها چون از ايمان درستى برخوردار نيستند و تكيهگاه محكمى در زندگى ندارند،
هنگامى كه در برابر حادثه سختى قرار گيرند كنترل خود را به كلى از دست مىدهند،
گويى مىخواهند قبض روحشان كنند.
سپس مىافزايد:" اما همينها هنگامى كه طوفان فرو نشست و حال عادى پيدا
كردند به سراغ شما مىآيند آن چنان پر توقعند كه گويى فاتح اصلى جنگ آنها هستند، و
همچون طلبكاران فرياد مىكشند و با الفاظى درشت و خشن، سهم خود را از غنيمت،
مطالبه مىكنند، و در آن نيز سختگير و بخيل و حريصند"! (فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ
أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ).
" سَلَقُوكُمْ" از ماده" سلق" (بر وزن خلق) در اصل به معنى گشودن
[1]" اشحه" جمع"
شحيح" از ماده" شح" به معنى بخلى است كه توأم با حرص باشد، و اين
كلمه در اينجا به گفته اكثر مفسران از نظر محل اعراب" حال" است اما
منافات ندارد كه حالى باشد در مقام بيان علت (دقت كنيد).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 236