نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 227
و غرورى بيش نبود، اما ديده ملكوتى پيامبر ص در لابلاى جرقههاى آتشينى كه از
برخورد كلنگهايى كه براى حفر خندق بر زمين كوبيده مىشد جستن مىكرده مىتوانست
گشوده شدن درهاى قصرهاى پادشاهان ايران و روم و يمن را ببيند، و به امت جان بر كفش
بشارت دهد، و از اسرار آينده پرده بردارد.
شايد نياز به تذكر نداشته باشد كه منظور از الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ همان منافقان است، و ذكر اين جمله در واقع توضيحى است براى كلمه"
منافقين" كه قبل از آن آمده است، و چه بيمارى بدتر از بيمارى نفاق؟! چرا كه
انسان سالم و داراى فطرت الهى يك چهره بيشتر ندارد، انسانهاى دو چهره و چند چهره
بيمارانى هستند كه دائما در اضطراب و تضاد و تناقض گرفتارند.
شاهد اين سخن چيزى است كه در آغاز سوره بقره آمده است كه در توصيف منافقين
مىگويد فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ
اللَّهُ مَرَضاً:" در دلهاى آنها يك نوع بيمارى است و خدا
(به خاطر اعمالشان) بر بيمارى آنها مىافزايد"! (بقره آيه 10).
***
در آيه بعد به شرح حال گروه خطرناكى از همين منافقان بيمار دل كه نسبت به
ديگران خباثت و آلودگى بيشترى داشتند پرداخته مىگويد:" و نيز به خاطر
بياوريد هنگامى را كه گروهى از آنها گفتند اى مردم يثرب! (مدينه) اينجا جاى توقف
شما نيست، به خانههاى خود بازگرديد" (وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا
مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا).
خلاصه در برابر اين انبوه دشمن كارى از شما ساخته نيست خود را از معركه بيرون
كشيده و خويشتن را به هلاكت و زن و فرزندتان را به دست اسارت نسپاريد.
و به اين ترتيب مىخواستند جمعيت انصار را از لشكر اسلام جدا كنند اين
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 227