در حقيقت مراحل سه گانه توحيد كه در آيه فوق منعكس است هر كدام دليلى بر ديگرى
محسوب مىشود، توحيد خالقيت دليل بر توحيد حاكميت است و توحيد حاكميت دليل بر
توحيد ولى و شفيع و معبود.
در اينجا سؤالى براى بعضى از مفسران مطرح شده كه جواب آن چندان پيچيده نيست، و
آن اينكه جمله اخير مىگويد: غير از خدا شما سرپرست و شفاعت كنندهاى نداريد، و
مفهومش اين است كه ولى و شفيع شما تنها خدا است، آيا ممكن است كسى نزد خودش شفاعت
كند؟! اين سؤال را از سه راه مىتوان پاسخ گفت:
1- با توجه به اينكه همه شفيعان بايد به اجازه او شفاعت كنند مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ:" چه كسى مىتواند نزد او جز به اجازه او شفاعت
كند" (بقره- 255) بنا بر اين مىتوان گفت كه شفاعت هر چند از ناحيه پيامبران
و اولياء الهى باشد باز به ذات پاك او بر مىگردد، خواه شفاعت براى آمرزش گناهان
باشد و يا براى رسيدن به نعمتهاى الهى.
شاهد اين سخن، آيهاى است كه درست به مضمون همين آيه در آغاز سوره يونس آمده و
در آنجا مىخوانيم: يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ما
مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ:"
هيچ شفاعت كنندهاى جز بعد از اجازه او نخواهد بود" (يونس- 3).
2- با توجه به اينكه به هنگام توسل به درگاه پروردگار ما به صفات او متوسل
مىشويم، از رحمانيت و رحيميتش، از غفاريت و غفوريتش، و از فضل و كرمش استمداد
مىجوئيم گويى او را نزد خودش شفيع قرار مىدهيم، و اين صفات را واسطه ميان خود و
ذات پاكش مىشمريم، هر چند در حقيقت صفات او عين ذات او است.
اين همان چيزى است كه در دعاى كميل در عبارت پر معنى على ع آمده
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 113