نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 110
1- منظور از اين قوم كه هيچ بيم دهندهاى قبل از پيامبر اسلام ص براى آنها
نيامده بود چه قومى است؟
2- بعلاوه مگر قرآن نمىگويد: وَ إِنْ
مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خلد فيها نذير:" هيچ
امتى نبوده مگر اينكه بيم دهندهاى در آن وجود داشته است" (فاطر- 24).
در پاسخ سؤال اول جمعى از مفسران گفتهاند: منظور قبيله قريش است كه پيش از
پيامبر اسلام انذار كننده الهى نداشتند.
بعضى ديگر گفتهاند: منظور دوران فترت است (يعنى فاصله ميان قيام عيسى ع و
ظهور پيامبر اسلام ص).
ولى هيچكدام از اين دو پاسخ صحيح به نظر نمىرسد، زيرا طبق عقيده مستدل، هرگز
زمين از حجت الهى خالى نمىماند، و در هر عصر و زمان پيامبر يا وصى پيامبرى براى
اتمام حجت در ميان انسانها وجود داشته و دارد.
بنا بر اين به نظر مىرسد كه منظور در اينجا از" نذير" پيامبر بزرگى
باشد كه دعوت خود را آشكارا و توأم با معجزات و در محيطى وسيع و گسترده آشكار
سازد، و مىدانيم چنين انذار كنندهاى در جزيره عربستان و در ميان قبائل"
مكه" قيام نكرده بود.
و در پاسخ سؤال دوم بايد گفت: جمله وَ
إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ مفهومش اين است كه هر امتى، انذار كنندهاى داشته است، و اما اينكه او در هر
مكان، شخصا حضور داشته باشد لازم نيست، همين اندازه كه صداى دعوت پيامبران بزرگ
الهى بوسيله اوصياى آنها به گوش همه مردم جهان برسد كافى است.
اين سخن درست به آن مىماند كه بگوئيم هر امتى پيامبر اولو العزمى داشته و
داراى كتاب آسمانى بوده، مفهومش اين است كه صداى اين پيامبر و كتاب آسمانى او از
طريق نمايندگان و اوصيايش به همه آن امت در طول تاريخ رسيده است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 110