نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 89
عظيم را به ميان مىآورد! همه اينها نشان مىدهد كه او به خوبى مطالب را
مىدانست، اما براى تحميق مردم مصر و حفظ موقعيت خويش با الفاظ بازى مىكرد.
***
قرآن سپس به استكبار فرعون و فرعونيان و عدم تسليم آنها در برابر"
مبدء" و" معاد" كه ريشه جنايات آنها نيز از انكار همين دو اصل
سرچشمه مىگرفت پرداخته چنين مىگويد:" فرعون و لشكريانش به ناحق در زمين
استكبار كردند (و خدا را كه آفريننده بزرگ زمين و آسمان است انكار نمودند) و گمان
كردند كه قيامتى در كار نيست، و به سوى ما باز نمىگردند" (وَ اسْتَكْبَرَ هُوَ وَ جُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ
الْحَقِّ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنا لا يُرْجَعُونَ).
انسان ضعيفى كه گاهى قادر به دور كردن پشهاى از خود نيست، و گاه يك موجود
ذرهبينى به نام ميكرب نيرومندترين افراد او را به زير خاك مىفرستد چگونه
مىتواند خود را بزرگ معرفى كند و دعوى الوهيت نمايد؟! در حديث معروف قدسى آمده
است كه خداوند مىفرمايد:
الكبرياء ردائى، و العظمة ازارى، فمن نازعنى واحدا منهما القيته فى النار!:
" بزرگى رداى من است و عظمت لباسى است كه به قامت كبريايى من دوخته شده،
هر كس در اينها با من منازعه كند او را به دوزخ مىافكنم"! [1] بديهى است خدا
نيازى به اين توصيفها ندارد مهم اين است كه طغيانگرى انسان و جنايتگرى او زمانى
شروع مىشود كه خود را گم مىكند و باد كبر و غرور مغز او را پر سازد.
***
[1] تفسير" روح المعانى"،
تفسير كبير" فخر رازى"، تفسير" الميزان" و تفاسير ديگر ذيل
آيه مورد بحث.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 89